دختران از زمین تا آسمان

برگشت گفت : آخه اين چيه سرت كردي مثل امل ها !!مثل اين كه باورت نشده قرن 21 و مثل مردم عصر حجر مي گردي؟!
گفتم: واقعا؟! عصر حجر يعني كي؟
گفت:چه مي دونم 14 قرن پيش.
گفتم:چه جالب 14 بيشتره يا16؟
گفت : چه سوالايي ميكني معلومه 16!
گفتم: پس 16 قرن پيش عصر حجر تره تا 14 قرن پيش
گفت:معلومه
گفتم: پس شما با اين حساب بايد دمده تر باشيد كه مثل مردم 16 قرن پيش مي گرديد اونم چه زماني موقعي كه بهش مي گفتن عصر جاهليت ديگه از اسمش هم پيداست كه خيلي دمده است...
ديگه پي اش رو نگرفت گذاشت رفت
افحكم الجاهلية يبغون ومن احسن من الله حكما لقوم يوقنون مائده 50
آيا حكم جاهليت را مي جويند و چه حكمي براي يقين آورندگان از حكم خدا بهتر است ؟
و لا تبرجن تبرج الجاهلية احزاب 33

و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نيارايند

نوشته شده در پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:حجاب,ساعت 8:41 توسط hadiye| |

 

چرا غرب همواره تلاش كرده است كه در سلسله اقدامات تهاجمى خود عليه ارزش‏هاى فرهنگى ملى و اسلامى، كشف حجاب را يكى از اقدامات مهم قرار داده و توان بالايى را به عملى شدن آن و جلوگيرى از اشاعه حجاب اسلام اختصاص داده است؟ چرا اسلام، اين دين سعادت بخش، حجاب را براى زنان واجب فرموده و يكى از احكام. ضرورىقراردادهاست؟(1)شك نيست كه غرب و اسلام با دو ديدگاه متفاوت به زن و ارزش‏ها و كرامت انسانى الهى او مى‏نگرند و بر همين اساس برنامه‏ريزى مى‏نمايند. اينك حجاب را از دو ديدگاه غرب مورد بحث و بررسى قرار مى‏دهيم: لباس پوشيدن، شأنى از شئون انسان است و در هر تمدن رابطه مستقيمى با معناى انسانوتعريف. انسان. درآن. تمدن. دارد. حجاب انسان در تمدن جديد غربى چيست؟

در تمدنى كه خدا از صحنه زندگى غايب شده، و در كليسا عزلت گزيده، معنويت به حاشيه زندگى خزيده، و استخوان‏بندى فرهنگ و تمدن غربى، يك استخوان‏بندى مادى شده كه در آن ديگر معنويت و قدس، اصالت ندارد و انسان ديگرى موجودى نيست كه حامل «روح الهى» باشد و بتواند خليفه خدا در زمين شودو. . . در اين تمدن، انسان هيچ فرقى بنيادى و وجودى با حيوان ندارد. . . او هم چند سالى در طبيعت زندگى مى‏كند و مى‏ميردو هیچ . ارزش و اعتبار همه چيز در اين تمدن با اين ملاك سنجيده مى‏شود كه چقدر مى‏تواند به انسانى كه اساسا حيوانى مادى‏است، لذت ببخشد و يكى از چيزهايى كه مى‏تواند به او لذت ببخشد «تن انسان» است.

از نظر غرب، انسان جز «تن» چيز ديگرى نيست و اين تن يكى از مهم‏ترين آبشخورهاى لذت اوست، و او در فرصت محدودى كه تا مرگ دارد بايد از همه لذت‏ها تا مى‏تواند بهره‏مند شود»(2. در اين‏جا ما ديدگاه برخى از دانشمندان غربى را درباره حجاب و پوشش كنار هم قرار مى‏دهيم تا شما خود به قضاوت بنشينيد و علت تناقص گويى‏ها را خود پيدا كنيد. راسل با «تابو» خواندن احساس شرم، عفاف و تقواى مرد و پوشش زن درباره ريشه حيا و حجاب مى‏گويد:اخلاق جنسى آن‏چنان كه در جوامع متمدن ديده مى‏شود، از دو منبع سرچشمه مى‏گيرد: يكى، تمايل به اطمينان پدرى، ديگرى، اعتقاد مرتاضانه به خيبث بودن عشق. ديدگاه فرويد نيز هم افق با ديدگاه راسل است. او نيز اخلاق جنسى را تابو مى‏خواند و در روان‏شناسى خود، مبناى تحركات انسان را در همه دوران‏هاى زندگى، غريزه جنسى معرفى مى‏كند و ايجاد مانع در برابر آنان را به هر شكل ممكن، مردود شمرده، عامل بيمارى‏هاى روانى مى‏داند.

به راستى، آيا مى‏توان اين كلمات متناقص كه حقايق آشكار را زير پا مى‏گذارد پذيرفت؟ آيا اخلاق نوين جنسى غرب كه با استفاده همين نظريات پايه‏ريزى شده مشكلات روانى را حل كرده است و يا به عكس، عوارض بى‏شمار فرهنگى، اجتماعى و اخلاقى به وجود آورده و هزاران درد بى‏درمان به دردهاى گذشته افزوده است؟»3))آيا مى‏توان با اين سخن متناقض، به تحليل ريشه حجاب و حيا پرداخت و آن را تبيين نمود؟شهيد مطهرى در پاسخ غربى‏ها مى‏گويد : درباره اين‏كه زن ابتدا در خود احساس نقص مى‏كرده است و سبب شده كه هم خود او و هم مرد، او را موجود پست بشمارد، سخنان زيادى گفته شده است، خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست، با فلسفه اسلام درباره زن و پوشيدگى زن رابطه‏اى ندارد. اسلام، نه حيض را موجب پستى و حقارت زن مى‏داند و نه پوشيدگى را به خاطر پستى و حقارت زن عنوان كرده است؛ بلكه منظور ديگرىداشته. است»(4)*. آية اللّه‏ جوادى آملى مى‏گويد : «شبهه‏اى كه در ذهنيت بعضى افراد هست، اين است كه خيال مى‏كنند حجاب براى زن محدوديت و حصارى است، حجاب نشانه ضعف و محدوديت زن است. »(5))محروميت از ارضاى غريزه جنسى از راه مشروع و طبيعى، باعث انحراف و فساد خواهد شد؛ اسلام اين مشكل را با دستور ازدواج و توجه همسران به ارضاى همديگر حل كرده است.

اين اشكال كه حجاب و پنهان شدن زن در ميان پوشش‏ها باعث محروميت و طغيان و فساد مى‏شود، بى‏اساس است، زيرا اسلام با آن دستورهاى موكد خود راجع به ازدواج و احكام دقيق خود در اين مورد، رفع محروميت كرده. است. اما «بايد توجه داشت كه اگر مشكل محروميت را با به وجود آوردن بى‏بند و بارى و كشف حجاب رفع كنيم، مفاسد تباهى‏ها هزاران برابر بيش از تباهى‏هاى محروميت است؛ قبلا اشكال مى‏كردند كه محرومت از زن باعث مى‏شود كه مردها به همجنس خود تمايل كنند و گناه بزرگ «لواط» رائج مى‏گردد؛ ولى بايد با اين‏ها گفت چرا در دنياى غرب كه مرد از محروميت بيرون آمده و با كمال آسانى مى‏تواند با زن تماس بگيرد، دامنه همجنس بازى و لواط گسترده شده؛ تا آن‏جا كه اين موضوع به عنوان لايحه به مجلس كشيده شده و مجلس بريتانيا جوازآنراتصويب. كرده است؟از اين نمونه و امثال آن مى‏فهميم كه حل مشكل با بى‏بندوبارى نيست، بلكه بى‏بندوبارى مشكل را هزارها برابر مى‏كنند. بى‏بندوبارى زن‏ها، برنامه‏هاى سكس، فيلم‏هائى كه نمايشگر زن‏هاى نيمه عريان و بى‏حجاب است، و دوست بازى به عنوان جشن و هنر و برداشتن مرز بين زن و مرد، هر يك آتش است كه به خرمن غريزه جنسى مى‏افتد، و عواقب اين تهيجات و تحريكات بر كسى پوشيده نيست؛ اسلام كه كاملاً به همه جوانب با نظر دقيق مى‏نگرد و دستوراتش عميقا حساب شده و منطقى است، كاملاً به مرز باريك بى بند و بارى و فساد اطلاع و توجه دارد، و به خوبى در قانون‏گذارى خود خطر شكسته شدن حصار عفاف، و باريكى اين مرز را در نظر داشته. است. »(6))زندانيان چادر، عنوان كتابى است كه توسط خانم شهره مستشار در انگليس منتشر شده است «چنانچه از عنوانش پيداست، حجاب، ضد آزادى زن تلقى شده است.

مى‏دانيم كه آزادى قلمروهايى دارد: بيان عقيده، فعاليت سياسى و. . . . حجاب كدام آزادى را سلب مى‏كند؟ اگر فعاليت‏هاى اجتماعى و سياسى زنان معنى نداشت، ديگر كدام آزادى است كه با حجاب سلب شده است؛ مگر اين‏كه مراد از آزادى، هرزگى جنسى و بى‏بندوبارى غريزى باشد؛ كه البته حجاب اين آزادى را تحديد مى‏كند و رسالت حجاب هم همين است و نيز حجاب برخى دشوارى‏ها را به بار دارد كه اگر اصل آن براى سلامت و رشد جامعه انسانى مقيد انگاشته شود، بايد آن را متحمل شد. »(7) در دفاع از حجاب، مى‏توان گفت : «مگر دانش اندوزى، با محدوديت همراه نيست. مگر راست گويى، برخى آزادى‏ها را سلب نمى‏كند. همواره ناموس خلقت بر اين استوار بوده كه اشياء ذى قيمت و پر ارج را در پوشش محكم و دست و نيافتنى و به دو از چشم و دسترس هر كس و ناكس محافظت نموده است. مرواريدهاى گرانسنگ را در پوشش نفوذناپذير چون صدف نگاهدارى نموده، اما سنگ‏هاى بى‏ارزش را به وفور در هر جا پراكنده است. زن مسلمان نيز آن‏گاه كه پيكر خود را حرم پرحرمت حجاب قرار مى‏دهد و خويشتن را از تير نگاه‏هاى هوس آلود مردان هرزه حفظ مى‏كند، در واقع مرواريد گرانسنگ عفت و نجابت را در صدف حجاب و گوهر ارجمند زنانگى خويش را در پوشش مطمئن از دستبرد نامحرمان حفظ مى‏نمايد. »(8))نيز مى‏توان گفت : «و هرگز پوشش، مانع كار نيست.

اگر نگاهى به آن زنانى كه در كارخانه‏ها كار، يا در دهات مشغول توليد هستند، بكنيم مى‏بينيم هم پوشيده هستند و هم به اقتصاد كمك مى‏كنند، و اين زنان غرب زده هستند كه با برهنگى خود جامعه را به فساد كشيدند و يك موجود مصرفى و تفننى بيش نيستند. »(9))نيز مى‏توان گفت : «تنها راه حفظ شخصيت و حرمت زن روى آوردن به حجاب است. اگر او به حجاب روى آورد، پايگاه خانوادگى‏اش قوى مى‏شود. مردها، ناچار مى‏شوند به زندگى خانوادگى خود ارج نهند و به همسران خود، واقعا توجه كنند (و به آنها وفادار باشند). اگر حجاب خود را ارج نهد، او را به مشاغل پست با حقوق بخور و نمير، نمى‏گمارند و استعدادهاى واقعى‏اش به هدر نمى‏رود و آن وقت است كه مى‏تواند در مشاغل عالى، به مراتب بيشتر از آنچه براى بى‏حجاب مطرح است، توفيق به دست آوَرَد. »(10)

 

 

نوشته شده در سه شنبه 27 دی 1390برچسب:حجاب,ساعت 12:35 توسط hadiye| |

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
Design By : Night Melody